عدالتپیشه و پایبند به سنتها و حسابرسی اعمال که در گردش شب و روز و دیگر پدیدههای جهان هستی میاندیشند. (سوره یس)؛ و آزموده شدن در پیشی جستن به سوی نیکیها (سوره هود) و، سرانجام، توکل بر خداوند، تسبیح گفتن او، ذکر و یاد او و بردباری در برابر مسخره کردنها و سرزنشها و اتهامها (سورههای فرقان و ق.)
خلاصه سخن اینکه تربیت قرآنی مبتنی بر ابزارهای تربیتیِ مناسب است و افزون بر آن، مقید به اصول دین و قواعد عمومیِ برگرفته از این اصول است، و همچنین، بر پایه حق و عدل و مدت معین استوار است و به همین ترتیب، مبانیِ دیگری که قرآن کریم اعلام میکند و میان آنها و خواستههای تربیتی و جهتدهی زندگیِ انسانِ خواهانِ موفقیت به سوی راه و روش مبتنی بر عدل و حق و همسو با صفات خداوند و آموزههای او پیوند میدهد. شیوه تربیتی قرآن برنامه کاری زمانبندیشده دارد، یعنی نه زمان را نادیده میگیرد و نه تعیین آن را فروگذار میکند، درست همانند آفرینش هستی.
2. نتایج این شیوه
اول. ابعاد کار مطلوب، در نگاه مربی و در واقع تا دوردست، امتداد پیدا میکند و به ازل و ابد و به زمین و آسمان و اساس آفرینش میرسد. این احساس، تأثیرگذاری تربیت را تضمین میکند، همچنانکه از استمرار آن محافظت میکند.
دوم. انسان در برابر این شیوه، همراهی جهان هستی با خود را احساس میکند و درمییابد که همه موجودات همگام با او حرکت میکنند و هیچگاه احساس غربت و تنهایی نمیکند، حتی اگر رفتار او مخالف یا متناقض یا در جهت دشمنی با رفتار دیگری باشد و معنای این حدیث شریف را درک میکند که «لاتَستَوحِشُوا فِی طَریقِ الهُدیِ لِقَّلِةِ أهِلِه.»[36] (مردم بیم مکنید در راه راست، که شمار روندگان آن چنین اندک چراست.)
به این ویژگی در قرآن کریم اشاره شده است : آیاتی که بر سجده خورشید و ماه و ستارگان و درختان و دریاها و رعد و همه جنبندگان تأکید میکند و میگوید که همه آنها در برابر خداوند سجده میکنند و نماز میگزارند. انسان نیز با فطرت و جسم خویش با این کاروان بزرگِ هستی همگام میشود. این همگامی، اطاعت از امر و نهی و سجده کردن و تسبیح گفتن و نماز گزاردن و کار نیک را بر او بسیار آسان میکند.
سوم. متمرکز شدن همه نیروها و تواناییهای فرد در همه موقعیتها و بحرانها و نیز متمرکز شدن تواناییهای جامعه با همه گروهها و سطحهای مختلف آن، چراکه خاستگاه یکی است، مسیر یکی است و شیوه نیز یکی است و، بدینترتیب، در برآیند این تواناییها نیروی بزرگی پدید میآید که در رسیدن به هیچ هدفی هرچند سخت و دشوار، ناتوان نیست. تواناییهای فرد بسیار ولی پراکنده است. تواناییهای جامعه نیز فراتر از آن است که تصور شود، ولی بهتدریج کاهش مییابد و برخی با برخی دیگر برخورد پیدا میکند. با جهتدهی و هماهنگسازی و بسیج این تواناییها نیروی ذاتی امت شکستناپذیر میشود.
3. شیوه قرآن در ارائه اسلام و دعوت به سوی آن
پس از آشنایی با شیوه اعجازآمیز قرآن در زمینه
[36]. شریف رضی، محمدبن حسین، نهجالبلاغه، تصحیح صبحی صالح، چاپ اوّل : قم، هجرت، 1414 قمری، ص237.