داشت که کوچکترین آنان به نام سیّد اسماعیل اصفهان را ترک کرد و در نجف اشرف اقامت گزید و به «سیّد صدر» معروف شد.
سیّد اسماعیل، فرزند سیّد صدرالدین، که به سیّد اسماعیل صدر شهرت یافت، پدربزرگ امام موسی صدر است و چنانکه گفتیم، در اصفهان به دنیا آمد و در نُه سالگی پدر خود، سیّد صدرالدین را از دست داد.
سیّد اسماعیل علم فقه را در نزد مجتهد اکبر، میرزای شیرازی، آموخت؛ همو که در سال 1894 میلادی رحلت کرد و در سالهای 1891 و 1892، به دنبال اعطای امتیاز تنباکو به شرکتی انگلیسی از سوی شاه ایران، رهبریِ نهضت عظیم تنباکو را برعهده گرفت.
سیّد اسماعیل چهار فرزند داشت که عبارت بودند از: محمدمهدی، که در سال 1920 در نهضت مردم عراق ضد انگلستان مشارکت داشت؛ سیّد صدرالدین (پدر امام موسی صدر)؛ سیّد محمدجواد؛ سیّد حیدر، که همگی از اهل علم و معرفت و تقوا و اجتهاد بودند.
سیّد اسماعیل تا زمان وفاتش در نجف به سال 1919، مرجعیت عام شیعیان را بر عهده داشت و از بزرگان اهل زهد و تقوا و علم به شمار میآمد. در بیان زهد و سادهزیستیِ وی آوردهاند که با وجود اموال فراوانی که به حوزه تحت سرپرستی ایشان واصل میشد، همواره از مصرف آنها برای خود امتناع میکرد. ایشان دو نفر را که به تقوا و امانتداری مشهور بودند، مسئول امور مالی تعیین کرده بود. روزی آن دو نفر چهار فرزند آیتالله را دیدند که جامههایی مندرس بر تن داشتند و از ایشان خواستند که اجازه دهند تا چهار لیره برای خرید لباسهای نو اختصاص یابد، اما مشخص نکردند که لباسها را برای چه کسانی میخواهند، زیرا میدانستند که ایشان مخالفت خواهند کرد. هنگامی که آیتالله برای آگاهی از علت درخواست مبلغ مذکور اصرار ورزید، یکی از آن دو به ناچار گفت: «این پول را برای چهار تن از سلاله رسول خدا(ص) میخواهیم که دست سرنوشت آنان را با شما آشنا کرده است.»
سیّد صدرالدین (پدر امام موسی صدر) در سال 1882 میلادی (1261 شمسی) به دنیا آمد و در 1953 (1332 شمسی) رحلت کرد و در حرم حضرت معصومه(س) در شهر قم به خاک سپرده شد. قبر ایشان در کنار قبور تنی چند از علمای بزرگ و مشهور و شناختهشده است. سیّد صدرالدین دوران جوانی را در عراق گذرانید و نهضتی دینی و فرهنگی و ادبی را رهبری کرد. وی، همچنین، در تشکیل انجمنهای اجتماعی مشارکت کرد و در مجلات و روزنامههای عراق مقالاتی به رشته تحریر درآورد و به یکی از پیشتازان عرصه اندیشه و جنبش در این کشور تبدیل شد. سپس، به قم عزیمت کرد و در اداره حوزه علمیه قم سهیم بود و در شمار علمای برجسته قم درآمد.
سیّد صدرالدین با سیّده صفیه قمی (مادر مکرمه امام صدر)، دختر یکی از مراجع شیعه به نام آیتالله سیّد حسین قمی، ازدواج کرد و در شهر مشهد، در جوار مرقد امام علیبنموسیالرضا(ع)، هشتمین امام شیعیان، اقامت گزید.
اما چندی بعد، آیتالله شیخ عبدالکریم حائری یزدی، او را به قم فراخواند و او نیز، دعوت را اجابت کرد. پس از رحلت آیتالله حائری، دیدگان متوجه او شد تا ریاست حوزه علمیه قم را بپذیرد، اما ایشان از قبول آن امتناع کرد. سیّد عبدالحسین شرفالدین در این خصوص میگوید: «با وجود امتناع ایشان،